بایگانی برچسب: داستان های جالب

قصه مربی غوغای سکوت

قصه کوتاه و پندآموز غوغای سکوت «غوغای سکوت» روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود. بعد از آن که در میان علوفه زیاد جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در …

توضیحات بیشتر »

سه قصه کوتاه، زیبا و مدرس

مقام از خود ممنون: مامور کنترل مواد مخدر به 1 دامداری در ایالت تکزاس امریکا می رود و به صاحب سالخورده ی آن می گوید: باید دامداری ات را برای پیشگیری از کشت مواد مخدربازدید کنم.” دامدار، با اشاره به بخشی از مرتع ، می گوید: “باشه، ولی اونجا نرو.”. …

توضیحات بیشتر »

قصه مردی که جهنم را خرید

در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آنخود می‌کردند. شخص دانایی که از این نادانی مردم رنج می‌برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا …

توضیحات بیشتر »

قصه کوتاه زن با سیاست!!

قصه کوتاه جالب و خواندنی از یک زن سیاسی روزی زن و مردی تصادف می کنند. بنابراین هر دو خودرو به تندی آسیب دیده اند. اما هر دو به طور معجزه آسایی زنده می مشابه. وقتی هر دو از ماشینشان که الان تبدیل به تبهکار شده میباشد پیاده می شوند، …

توضیحات بیشتر »